امروز دقیقا من سن : 29 سال و 1 ماه و 15 روز هست که دارم زندگی میکنم خیلی جالبه.
خوب الان در کجا هستم کجای دنیا هستم؟
کارشناسی ارشدم گرفتم و خوب رفتم توی ورزش و دارم روانشناسی میخونم. میتونم بگم که باز در جایگاه بدی قرار ندارم خدا رو شکر ماهم ف و پدر و مادر و خواهرا رو دارم. هنوز هم دارم زندگی میکنم. هر چند حالا با کمی و کاستی هایی هست ولی این شانس رو دارم که زندگی ام و سکان زندگی ام رو به طرفی ببرم که
روانشناسی عمومی 1 رو شدم 5لی هست که من حتی فکر میکردم. 18-19 میشم. و خیلی حالم گرفته شده از این بابت.
و امتحان تاریخ مکاتب هم تموم شد و نمره قبولی اوردم و نسبت به اینکه فقط من از 7 تا 13 خوندم خیلی به نظرم خوب شده ولی بازم باید تجدید نظر در ترم های بعدی کنم.که نمره هام بالاتر بره.و یه چیز جالب اینکه دیدم بچه هایی که تازه اومده اند به دانشگاه و گرفته بودند.این درسا رو یاد خودم افتادم که اون وقتا چه قدر خوشحال بودم که دانشجو هستم. کاش همون اول به جای کشاورزی رفته بودم روانشناسی این طوری میشدم. 86-87-88-89کارشناسی-90-91-ارشد-92-93-94-95-الان سال 4 دکترای روانشناسی بودم . و حتی شاید با این همه درس خواندن هیئت علمی هم بودم با ارشد ولی خوب درستهه یه خورده دیر شده ولی باز از الان هم شروع کنم تا یه روزی باز تموم شه خوبه.بعد این طوری اگه بشه: 94-95-96-97-98-کارشناسی-99-1400-ارشد-1401-1402-1403-1404-دکترا و 1405- دکتر ای رواشناسی رو دارم و این حس خوبی میده ولی
الان دیگه مثل اون زمان 20 سالگی ام نیستم که صرفا فکر دانشگاه رفتن و کلاس رفتن باشم الان فقط فکر پول به دست اوردن هستم که پول به دست بیارم بتونم زودی ازدواج کنم ماهمو بیارم خونه خودمون.
دیگه دانشگاه روانشناسی مثل یک هزارم وقتم رو میگرم نه دیگه همه وقتمو بزارم روش.الان دیگه صرفا فقط فکر پول به دست اوردن هستم و این روزا هم که همش دیگه امتحان دارم کتاب هاش رو خودخوان میخونم ولی خوب باید سعی کنم معدلم هم پایین نره که بعدا برای دکترا و ارشد به ضرم هم نباشه هر چند دیگه برای پول در اوردن دیگه ابدا فکر درس و مدرک دانشگاهی نیستم.
به یه زوری تا اخرش خوندم البته فصل های 4 تای اخری رو فقط خلاصه و تست های اخر فصل رو خوندم.و ا هم اومد که حرف بزنه اون قدر تمرکز گرفته بودم که سرش داد زدم رفت .
خوابای عجیب دیدم دیشب فهمیدم که به هر چی فکر کنی همون میاد تو خوابت . اینکه جانور اومده تو خونمون من فکر کردم که همون اومد تو خوابم.ساعت 7 هه و من میخوام بخونم تاریخ مکاتب رو.13 فصل هه که من 2 تاشو خوندم .